-
فاصله
دوشنبه 26 فروردینماه سال 1387 16:02
خودش را جمع و جور می کند تا جایی برای نشستن جوان باز کند . سامان ،دانشجوی مهندسی مکانیک ، ترم اول ، تهرانی ، متولد 1369 ، نتیجه ی چند سوال کوتاه است با چاشنی لبخند . غمگین چشمانش را به نقطه ای می دوزد ، چند بار عدد 1369 را تکرار می کند ، دیگر انگشتانش هم نمی توانند فاصله او را تا جوانی محاسبه کنند .
-
ناخدایی
دوشنبه 26 فروردینماه سال 1387 12:41
می گویم : ای آقا همه ی حرفهای شما درست ، ولی آدم باید آینده ی بچه هایش را هر طوری شده تأمین کند . می گوید : تأمین آینده صحیح است ولی تا کجا ؟ به چه قیمتی ؟ تا چه حدی ؟ می گویم : تا جایی که آنها زندگی راحتی داشته باشند و مثل ما همیشه در حال دویدن نباشند . می گوید : این دویدن های بیش از حد را خودتان می خواهید ، اگر...
-
تسلیت
دوشنبه 26 فروردینماه سال 1387 09:39
یا باقی درگذشت هنرمند نقاش استاد عباس کاتوزیان رو به همه ی مردم فرهنگ دوست و جامعه ی هنری تسلیت عرض می کنم . روحش شاد
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1387 11:46
سلام ، قابل توجه عزیزانی که سوالی را مطرح کرده اند ، ضمن تشکر و قدردانی از بزرگ منشی این عزیزان ، برای گرفتن جواب به ایمیل مراجعه نمایند .
-
معرکه
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1387 09:45
خدایا مرا در معرکه ای مینداز که یک سویش حسین باشد و یک سویش یزید ترسم نتوانم حسینی باشم پ ن ۱: مطلب زیبای فوق رو توی یکی از وبلاگ ها از (غریبه) خوندم ، بهانه ای شد ، مزاحم بشم . پ ن ۲ : اگر یزید به عنوان نماینده ی تمام بدیها و امام حسین علیه السلام به عنوان نماینده ی تمام فضایل باشند ، انسان در هر آن یا حسینی است یا...
-
من
شنبه 24 فروردینماه سال 1387 17:57
من در فرمت gif محصور شده ام .
-
...
شنبه 24 فروردینماه سال 1387 16:00
چه دریایی چه طوفانی که من در پیچ و تاب آن به زورق های صاحب کشته ی سرگشته می مانم
-
افق نگاه
شنبه 24 فروردینماه سال 1387 13:26
هر روز قلبم را با افق نگاهت تنظیم می کنم .
-
خیابان
چهارشنبه 21 فروردینماه سال 1387 17:11
برشی از داستان کوتاه « خیابان» از کتاب « ناصر ارمنی » نوشته ی رضا امیر خانی را برایتان انتخاب کرده ام ، امیدوارم شما هم لذت ببرید ، ولی این را بدانید خواندن همه داستان و مخصوصا کل کتاب که مجموعه ای از داستان های کوتاه نویسنده می باشد ، قطعا خالی از لطف نخواهد بود . بنده از کتاب های ایشان حظ فراوان برده و می برم ، برای...
-
...
چهارشنبه 21 فروردینماه سال 1387 16:38
هر چقدر که می باری ، باز هم خشکِ خشکم .
-
بار دیگر قصه ...
سهشنبه 20 فروردینماه سال 1387 16:36
متن زیبایی که توسط یکی از خوانندگان این وبلاگ نوشته شده است ، حیفم آمد شما نخوانید . از نویسنده ی محترم سپاسگذارم . *** بار دیگر قصه ی شبهای طولانی و پر راز زمستان سرد به پایان رسید... طبیعت جشن شادمانی خویش را بی ریا، باصفا و با عظمتی غیر قابل وصف برپا کرده و هر روز بر زیبایی و شکوه آن می افزاید. شاد و غمگین ، فقیر و...
-
ارمغان
دوشنبه 19 فروردینماه سال 1387 08:45
تصاویری رویایی از منطقه ای که پاره های عمرم را بیشتر در آنجا جستجو می کنم ، مینوتا
-
...
شنبه 17 فروردینماه سال 1387 16:41
-
حسن ختام
یکشنبه 26 اسفندماه سال 1386 15:22
خواستم از گذر عمر بنویسم در این آخرین مجال ، دیدم تلخ بود ، نخواستم کامتان را در آخرین مطلبِ سال تلخ کنم ، بگذارید این افتخار ! نصیب حقیر نشود ، کارنامه ی ما به اندازه کافی سیاه است . ایام مبارکی را پیش رو داریم ، پیشاپیش تبریک و تهنیت بنده را پذیرا باشید ، بگذارید از مبارکی ایام برایتان بگویم ، * آری ، ایام می آیند...
-
الوعده وفا
پنجشنبه 23 اسفندماه سال 1386 17:06
غزلی که قبلا قولش را داده بودم . * نقاشی زیر از کارهای رنگ روغن حقیر می باشد ، که در اصل کپی شده از کار استاد مرتضی کاتوزیان . خراب از یاد ِ پاییز ِ خمارانگیز ِِ تهرانم خمار ِ آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم خدایا خاطرات سرکش یک عمر شیدایی گرفته در دماغی خسته چون خوابی پریشانم خیال ِ رفتگان شب تا سحر در جانم آویزد خدایا...
-
تصمیم
پنجشنبه 23 اسفندماه سال 1386 16:39
زمین تصمیم گرفت دوباره زنده شود ، خدایا مرا کِی زنده می کنی ؟
-
پاک کن
پنجشنبه 23 اسفندماه سال 1386 16:34
دنبال واژه هایی برای جاری کردنِ «خودم» بودم ، واژه هایی که بشود ، «خودم» را در آن معنا کنم ، مشت مشت ، بغل بغل ، دامن دامن ، سبد سبد ، واژه ، آه خسته شدم ، آری آری ، درست می گویی ، راه را اشتباه آمده ام ، دنبال واژه نباید باشم ، بلکه باید دنبال پاک کن بگردم ، پاک کنی که از شر واژه ی «خودم» راحت شوم ، شما پاک کن مرا...
-
طعم زندگی
چهارشنبه 22 اسفندماه سال 1386 13:24
می گفت : دنبال یه طعم دهنده برای زندگیم می گردم . سراغ نداری ؟
-
پیام
یکشنبه 19 اسفندماه سال 1386 12:55
خواننده ی گرامی با آی پی 80.191.241.27 ، حقیر ایمیل شما را ندارم ، لطفا آدرس ایمیل را در بخش نظرات قرار دهید .
-
زیارت
پنجشنبه 16 اسفندماه سال 1386 17:08
ثواب روزه و حج قبول را آنکس برد که خاک میکده عشق را زیارت کرد
-
توضیح : روز فرشته
پنجشنبه 16 اسفندماه سال 1386 16:15
ضمن عذر خواهی از همه ی عزیزان ، به واسطه ی حذف مطلب روز فرشته ، سعی می کنم با پرداختی مناسب باز هم در وبلاگ قرار بدم .
-
توضیح : روز فرشته
پنجشنبه 16 اسفندماه سال 1386 13:07
ضمن عذر خواهی از همه ی عزیزان ، به واسطه ی حذف مطلب روز فرشته ، سعی می کنم با پرداختی مناسب باز هم در وبلاگ قرار بدم .
-
توضیح : روز فرشته
پنجشنبه 16 اسفندماه سال 1386 10:38
ضمن عذر خواهی از همه ی عزیزان ، به واسطه ی حذف مطلب روز فرشته ، سعی می کنم با پرداختی مناسب باز هم در وبلاگ قرار بدم .
-
حکایت غریب
پنجشنبه 16 اسفندماه سال 1386 08:11
وقتی کوچکتر بودم ، دوست داشتم با بزرگترها دوستی کنم ، اکنون که بزرگتر شده ام ، دوست دارم با کوچکترها دوست شوم . چه حکایت غریبی ...
-
روز فرشته
چهارشنبه 15 اسفندماه سال 1386 14:28
لحظه ای تو را تنها نمی گذرانند ، این اوهام و خیالات . راهت را از جاده ی گذشته کج کن ، و از رودخانه ی حوادثِ گذشته به هر زحمتی هست ، عبور کن . و بدان که زیبائیش در زحمتش است . اکنون که عبور کرده ای ، می بینی چطور بر قله ی آرامش ، سر بالائی ها، دره ها و جاده ها زیر پای توست . قبول داری ارزشش را داشت . چه منظره ی زیبایی...
-
آن مرد مثل همیشه، آمد
چهارشنبه 15 اسفندماه سال 1386 08:22
ساعت شش و سی و هشت دقیقه آرام درِ آپارتمان را می بندد ، طوری که در آن ساعتِ صبح مزاحم همسایه ها نشود . وقتی از پله ها پائین می آید ، دستی به موهایش می کشد تا مطمئن شود ، موهای جو گندمی اش به اندازه هر روز مرتب است . وارد کوچه که می شود ، مثل هر روز صبح دخترکوچکی ، جلوی ساختمان بغلی ، ایستاده و منتظر سرویس مدرسه اش است...
-
آن مرد مثل همیشه، آمد
سهشنبه 14 اسفندماه سال 1386 16:23
ساعت شش و سی و هشت دقیقه آرام درِ آپارتمان را بست ، طوری که در آن ساعتِ صبح مزاحم همسایه ها نشود . وقتی از پله ها پائین می آمد ، دستی به موهایش کشید تا مطمئن شود ، موهای جو گندمی اش به اندازه هر روز مرتب است . وارد کوچه شد ، مثل هر روز صبح، دخترکوچکی جلوی ساختمان بغلی ، ایستاده و منتظر سرویس مدرسه اش بود . هوای خنکِ...
-
خودم
سهشنبه 14 اسفندماه سال 1386 13:01
امروز پس از مدتها خودم را در آینه دیدم .
-
فال امروز من
سهشنبه 14 اسفندماه سال 1386 08:34
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ما را ز منع عقل مترسان و می بیار کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست از چشم خود بپرس که ما را که میکشد جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست او را به چشم پاک توان دید چون هلال هر دیده...
-
زیادهروى در خوردن
سهشنبه 14 اسفندماه سال 1386 08:28
زیادهروى در خوردن، بر کسالت و خواب مىافزاید. وقتى اصحاب رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) حضور آن حضرت شرفیاب مىشدند، حضرت از آنان مىپرسید : « هل من مبشّرات » شب گذشته چه خوابى دیدید که موجب بشارت باشد؟ انسان مىخوابد که چیز بفهمد نه آنکه زیاد بخورد تا بیشتر بخوابد . شخصى در محضر رسول خدا (صلى الله علیه و آله و...