امروز روز شهادت میثم تمار یکی از باوفاترین و ولایی ترین یاران حضرت وصی امیرالمومنین علی (علیه السلام ) است ،
میثم بن یحیی تمّار، غلام زنی از بنی اسد و عجمیتبار بود. امیر مؤمنان علی علیه السلام او را خرید و آزاد ساخت. میثم از خواص اصحاب و از یاران سرّّ علی علیه السلام به شمار میآمد.
او به مقدار قابلیت و ظرفیت خویش از محضر امام علی علیه السلام علم آموخت و آن حضرت او را بر برخی از اخبار غیبی و اسرار نهان آگاه ساخت تا جایی که ابن عباس از محضر میثم استفاده میکرد.
نقل است که امیر مومنان علیه السلام چگونگی کشته شدن میثم را پیشگویی و به وی فرمود: تو را بعد از من دستگیر میکنند و به دار خواهند زد. در روز سوم از بینی و دهان تو خون روان خواهد شد و محاسنت را رنگین خواهد ساخت.
آن گاه امام درختی را که بر اّن میثم را بر دار خواهند کشید به او نشان داد و فرمود: تو در آخرت با من خواهی بود. پس از شهادت امیرالمومنین علیه السلام میثم پیوسته به نزد آن درخت میآمد و نماز میگزارد.
میثم در سال آخر عمر خویش به بیت الله الحرام و سپس به مدینه رفت و در آن جا به دیدار ام المومنین ام سلمه شتافت و از احوال امام حسین علیه السلام پرس و جو کرد. ام سلمه به وی گفت: بسیار میشنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم سفارش تو را به امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمود. امام حسین علیه السلام نیز تو را بسیار یاد میکند.
میثم به کوفه بازگشت و در همان سال، یعنی آخر سال 60 هجری، ده روز قبل از ورود امام حسین علیه السلام به عراق، توسط عبیدالله بن زیاد دستگیر شد و به همان نحوی که امام علی علیه السلام خبر داده بود به دار آویخته شد و به شهادت رسید.
او اولین مسلمانی بود که به هنگام قتل بر دهانش لگام زده شد.
***
میثم عزیز شنیده ام وقتی خبر و نحوه شهادتت را از زبان مولایت شنیدی ، خم به ابرو که نیاوردی هیچ ، پای درخت دار خود را ، آب و جارو می کردی زیر سایه آن درخت به مناجات می نشستی و...
خوشا به حالت ...
شنیده ام دست و پایت را و حتی زبانت را نیز قطع کرده اند و تو هنوز دست از ولایت علی علیه السلام بر نداشته ای ...
چه بگویم ، ما کجا و آن عشق و ولایت تو کجا ...